عضو شوید
عضویت سریع
آمار مطالب
آمار کاربران
کاربران آنلاین
آمار بازدید
لطیفه ها از احمدرضا
*تصور کن اگر قرار بود هرکس
سلااااااااااام حال ندارین؟ الان حالتون می یارم... بریم سراغ جوک ها
*مظفر داشت دوران کودکیش رو تعریف می کرد و می گفت،، وقتی بچه بودم برای اولین بار سیگار کشیدم، پدرم مرا دید وسخت تنبیه کرد
پرسیدند ،، چطور تنبیه کرد؟؟ گفت،، مجبورم کرد سیگار را تا ته بکشم...
ظفر به مغازه ساندویچی رفتو سانویچ خواست.مرد فرو شنده گفت ،، اقا بپیچم؟
مظفر گفت،، نه دور بزن.
مظفر به دوستش که داشت نوشابه می خورد ، گفت،،گازشو بگیر بریم شمال!!!
مظفر با همسرش شدیدا دعوا می کردن. زنش گفت،،ای بابا!!گیر عجب الاغی افتادم!
مظفر فریاد کشید،،خودت گیر عجب الاغی افتادی!!
طوطی سیاه
از آقا کلاغه می پرسند: اسمت چیست؟
کلاغه گفت: طوطی.
پرسیدند: پس چرا رنگت سیاه است؟
گفت: آخه توی زغال فروشی کار می کنم.
گاو اولی : مااااااااااااااااگاو دومی : مااااااااااااا؟؟؟؟؟گاو اولی : پَ نــه پَ اونا !
کد را وارد نمایید:
تبادل لینک هوشمند برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان تپه ریگ و آدرس assary.3148.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
آمار وب سایت:
بازدید امروز : 21 بازدید دیروز : 4 بازدید هفته : 26 بازدید ماه : 171 بازدید کل : 171 تعداد مطالب : 76 تعداد نظرات : 29 تعداد آنلاین : 1 شمارش و درآمد برای سایت شما دوبرابر میباشد یک بار امتحان کنید. href="http://akhoshnevisanshahriar.ir">خوشنویسان